صفحه 4 از 21 نخستنخست ... 2345614 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 203

موضوع: شعر نو

  1. #31
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    یاسین نمک چیان

    از هر طرف که سر بجنبانی
    آوازهای نیمه تمام کسی است
    که دنیا را
    بیراهه آمده است
    تنها
    قرچ قروچ صدای درد می آید
    از شکسته شکسته ی این دل
    جهان
    افتادن از خواب هایی هول آور است
    و زندگی
    زلزله ای که گاه گاهی می آید
    اما نمی رود .


    یاسین نمک چیان

  2. #32
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    یاسین نمک چیان

    به شانه هایت اعتمادی نبود
    که این گونه
    نقش بر زمینم کردی
    تو
    آواز پرندگانم بودی
    روًیای خاطره های دوردست
    که زیبایی ات
    مثل نسیم
    از لابه لای درخت ها گذشت


    یاسین نمک چیان

  3. #33
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    یاسین نمک چیان

    وقتی انگشتانت را معلق در هوا می گیری
    فکر می کنم پرنده افتادنی است
    فکر می کنم جهان
    ادامه ی همه ی حرف هایی است
    که لابه لای صدا و مشتی بال و پر ریخته روی زمین
    قورت داده ایم
    وقتی انگشتانت را
    معلق در هوا می گیری
    بادبان ها برافراشته می شود
    درخت ها به رقص می آیند
    و سایه
    از این سوی کوچه
    به آن سو پرت می شود
    وقتی
    انگشتانت را
    معلق در هوا می گیری
    دنیا
    آواری می شود روی سرم
    و من می دانم
    روشنایی هیچ صبحی را
    دوباره نخواهم دید


    یاسین نمک چیان

  4. #34
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    یاسین نمک چیان

    دريا
    همان درياي هميشگي
    وباد
    ديوانه اي كه خودش را
    به پنجره مي كوبد
    هيچ چيزي تغيير نكرده
    تنها شعر
    شكل نبودن تورا گرفته است
    و زندگي
    طعم تلخ بادامي
    كه در دهان انداخته ام


    یاسین نمک چیان

  5. #35
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    یاسین نمک چیان

    موج ها
    ابرهاي در حركتند
    و دريا
    نيمي از آسمان افتاده بر خاك
    اين را
    تمام پرندگاني كه در دوردست ها
    پر بازمي كنند
    مي‌دانند


    یاسین نمک چیان

  6. #36

  7. #37
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پاسخ : یاسین نمک چیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen نمایش پست ها
    ممنون از تاپیک خوبتون.
    خواهش میکنم
    همیشه دلم می خواست یک دفتر شعر داشته باشم تا شعرهایی که دوست دارم ، دور هم جمع کنم

  8. #38
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    کبوتر ارشدی

    شده ام آواز كسی كه نه بلد بود بخواند
    نه می دانست چه بنویسد
    از پشت تارهای همان غار و عنكبوت

    ببین
    از من كه نه مانده پیرهن صورتی
    نه رقص نازو نسیم
    تنها دوبال بلند ابریشمی دور گردنم
    كه گره خورده كور

    گیسویم را كه بریدی
    بگذارلای قرآن
    بلند می شود
    می توانی ببافی اش جزء به جزء آیات نساء

    ازدنده ی چپ تو هم به دنیا نمی آیم
    می خواهم راست مقابل آینه باشم
    برهنه

    بگو از كجای كار
    من دوباره شیطان شده ام؟


    کبوتر ارشدی

  9. #39
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    کبوتر ارشدی

    به جای آن كه دور عقربه می گشتم
    زمین را قدم زده بودم
    كاش
    به جای این ثانیه...

    كمربند پدری را بكش
    مرا بكش
    كبود
    تیك تاك این دایره تنگ است
    دورم نمی برد

    ارواح خوابیده را بیدار می شوم
    زمین را قدم می زنم
    این دورقمری را
    از روی عقربه ها به كمربند استوای سبز گره

    خوابم نمی برد
    ساعت بخواب


    کبوتر ارشدی

  10. #40
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    کبوتر ارشدی

    از انار ترك خورده بودم
    ریخته بودم روی سینی دی ماه
    از سبزه قد كشیده بودم
    توی بلندترین شب سال

    حالا كمی كه خسته نشسته ام
    چیزی نیست
    باد می آید می برد

    امسال هم آشنای من نبود
    اندازه ی این یك بغل سلام

    گفته بودم كج انداخته است
    ریخته بودم دانه دان
    جمع بشوم
    می تركد این پاییزهم از خنده های دلم


    کبوتر ارشدی

Tags for this Thread

Bookmarks

قوانین ارسال

  • You may not post new threads
  • You may not post replies
  • You may not post attachments
  • You may not edit your posts
  •