صفحه 15 از 21 نخستنخست ... 51314151617 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 203

موضوع: شعر نو

  1. #141
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    قفس

    ادای پرنده ها را درآوردیم
    پرکشیدیم
    به آنسوی مرزها
    وقتی برگشتیم
    ما را به قفس انداختند
    نتوانستیم
    ثابت کنیم که ما پرنده نیستیم.


    رسول یونان

  2. #142
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196
    کاش می شد
    برف را
    مثل دری باز کرد
    و پا به دورن گذاشت
    به اعماق روشنی ها.


    رسول یونان
    ویرایش توسط kavehn : 09-01-2010 در ساعت 03:30 PM

  3. #143
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پرندگان

    احساس می کنم
    از قلبم
    به پرواز در آمده اند
    این کبوتران سفید
    و این، من هستم
    که در آسمان ها اوج می گیرم!
    آیا ممکن است
    پرندگان
    در قلب آدم آشیان کنند؟!


    رسول یونان

  4. #144
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    دریا

    باید
    بیشتر
    به آسمان ها فکر کنم
    همین طور به آب ها.
    در رویاهایم
    موجی جلو می آید و
    بعد به اعماق برمی گردد
    باید این دریا
    شکل بگیرد و
    من به آرامش برسم
    باید بیشتر به آبی ها فکر کنم!


    رسول یونان

  5. #145
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196
    چیزی که در وجودت می چرخد
    مرا هم، به دور تو می چرخانَد
    از خانه ات دور نمی شوم
    منطقه ی پروازم را می گویم.


    آهو آل آقا

  6. #146
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پاسخ : شعر نو

    نگران پروانه ای بودم
    که روی گل ها می نشست
    تا خیس شود
    بعد زیر آفتاب می خوابید
    تا خشک شود
    بی این که
    به تَرَک خوردنِ بال هایش فکر کند.


    آهو آل آقا

  7. #147
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196
    در تمام ایستگاه ها
    تو ایستاده ای و
    دست تکان می دهی

    من سراسیمه
    پیاده می شوم
    در تمام ایستگاه ها

    تو رفته ای

    شهاب مقربین

  8. #148
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پاسخ : شعر نو

    وعده دیدار ما
    همین جا
    کنار این سنگ
    وقتی که نیستم

    وقتی که نیستم
    خواهم آمد
    و این باد ابتدای مهر
    که گونه های ما را تسلی می دهد
    خواهد آمد
    و آمدنم را گواهی خواهد داد

    چهره ی ویرانم را نخواهی دید
    اما باد گونه های ما را به هم خواهد چسباند
    و تسلی خواهد داد

    قهوه خانه های میان راه بیگانه اند
    و بیگانگانی آن جا جنجال می کنند
    اما گاهی باید اتراق کرد
    کنار جاده ای پرت
    زیر درخت پرغبار اناری
    و از بیرون نگاه کرد
    که ابتدای مهر
    چگونه می رود
    و آمدن ما را چگونه می برد
    بیهوده ما دست های یک دیگر را نگرفتیم
    می دانستیم
    باید رها کرد و رفت
    و این چرخش بیهوده ما را نیز پراکنده خواهد کرد
    چرا ما دست های یک دیگر را نگرفتیم
    چهره ی ویرانم را باز نخواهی دید
    اما باد
    که گونه ام را به گونه ات می چسباند
    تو را تسلی خواهد داد


    شهاب مقربین

  9. #149
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پاسخ : شعر نو

    می خواستم دنیا را عوض کنم دنیا عوض شد
    اما کار من نبود

    می خواستم انسان را دگرگون کنم
    انسان ها دگرگون شدند
    نه آن گونه که من می خواستم

    حالا دیگر
    فقط می خواهم
    تو را نگه دارم
    همانگونه که بودی
    بی هیچ تغییری
    پیچیده در رویاهای کاغذی ام

    و تو
    می دانم
    عوض نخواهی شد
    همانگونه که بودی
    پرطغیان و تغیُّر
    ..................... ویران گر
    رودخانه ی آتش


    شهاب مقربین

  10. #150
    کاربر افتخاری kavehn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    home sweet home
    نوشته
    196

    پاسخ : شعر نو

    پس بهتر است سکوت کنیم
    حرف زدن آزار می دهد آدم ها را
    حرف زدن آسیب می رساند به دوستی.

    پس بهتر است
    یک دقیقه سکوت کنیم
    به احترام دوستی آدم ها


    شهاب مقربین

Tags for this Thread

Bookmarks

قوانین ارسال

  • You may not post new threads
  • You may not post replies
  • You may not post attachments
  • You may not edit your posts
  •