رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شود بخت تو فرخنده و فیروز
خواهی که شود عید سعیدت همه نوروز
خواهی که شود طالع تو شمع شب افروز
خواهی که رسد خلعت و انعام به ر روز
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
امروز، به جز مسخره، رندان نه پسندند
علم و هنر و فضل، بزرگان نه پسندند
ادراک و کمالات، به تهران نه پسندند
جز مسخره، در مجلس اعیان نه پسندن
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
نه درس به کار آید، نه علم ریاضی
نه قاعده مشتق، نه مستقبل و ماضی
نه هندسه و رسم، مساحات اراضی
خواهی که همه باشند ز افعال تو راضی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی تو اگر، درهمه جا راه دهندت
ترفیع و مقام و لقب و جاه دهندت
زیبا صنمی خوبتر از ماه دهندت
خواهی که زر و سیم شبانگاه دهندت
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی تو اگر راحت و آسوده بمانی
رخش طرب اندر همه تهران دوانی
خود را به مقامات مشعشع برسانی
هم داد خود از کهتر و مهتر بستانی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شوی باخبر از حال بزرگان
شکل تو، کند جلوه در انظار بزرگان
چون موش، زنی نَقب به انبار بزرگان
خواهی که شوی محرم اسرار بزرگان
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
سید اشرف الدین حسینی
Bookmarks