-
شعر از میرزا اسدالله طالبی
یکی دل شکن، ,می کشی توبه کرد که گلگون نسازد ز ,می رنگ زرد
چنان توبه او کرد نزدیک ذات که از خضر نگرفت اب حیات
ولی مردم ازاریش کار بود ستم پیشه بر خلق بسیار بود
چو بگذشت از این خاکدان خراب یکی ز اهل عرفان بدیدش به خواب
همی دست حیرت که می زد به سر نبودش جز این کار ، کار دگر
بگفتا که ای توبه کار از شراب مگر تو نیاسوده ای از عذاب؟
بگفتا گناه ,میم رانده است ولی مردم ازاریم مانده است
بگو باده نوشان ایام را خراباتیان می اشام را
که گر خاک عالم به می ,گل کنی به از انکه ازار یک دل کنی
"ترابی"بر این ، مهر صحت زند ز گفتار سعدی سند اورد
خنک انکه اسایش مرد و زن گزیند بر اسایش خویشتن
ویرایش توسط fereshteh : 10-08-2012 در ساعت 08:59 PM
دلیل: جدا نبودن مصراع های شعر
-
پاسخ : شعر از میرزا اسدالله طالبی
-
Registered User
پاسخ : شعر از میرزا اسدالله طالبی
با سلام
جالب بود ، درود بر شما
-
پاسخ : شعر از میرزا اسدالله طالبی
بسیار زیبا بود موفق باشید .
________________________________
-
پاسخ : شعر از میرزا اسدالله طالبی
-
Registered User
پاسخ : شعر از میرزا اسدالله طالبی
قوانین ارسال
- You may not post new threads
- You may not post replies
- You may not post attachments
- You may not edit your posts
-
Forum Rules
Bookmarks