Mohsen

این قسمت بخش چهارم و در واقع آخرین بخش این سفرنامه هست برای شروع می توانید به " سفر به استانبول ترکیه - بخش نخست " مراجعه نمایید و سایر عکس ها هم در "بخش دوم " و "بخش سوم " قابل دسترسی اند. هدف هم صرفا تقسیم کردن قسمتی از تجربه این سفر هست با شما بازدید کننده گرامی. عکس ها هم با دوربین Canon 1000D و موبایل سامسونگ Galexy note 4 گرفته شده اند(به خاطر همین در دو سایز متفاوت اند ).
دیگه شماره لنزها و نوع فیل تر ها ضرورت ندارد. این توضیح را هم بدهم که هدفم در درجه اول مشاهده و بازدید از استانبول بود و همه ی مکان ها را هم برای اولین بار می دیدم بنابراین اصلا و ابدا قصد گرفتن عکس حرفه ای را نداشتم و در همان لحظه در موقعیت تصمیم گرفتم که فورا عکس بگیرم بدون سه پایه عکاسی و سایر تجهیزات ....

در مورد تاریخچه هر مکان هم به تفصیل در اینترنت مطلب هست که حتما قبل از سفر بخوانید و ذکر آن مطالب در اینجا تکرار مکررات خواهد بود بنابراین از شما دعوت می کنم صرفا به مشاهده عکس ها .... عکس هایی که از زاویه دید من هست :

(برای دیدن عکس ها در سایز بزرگتر روی آنها کلیک کنید )

کاخ دلمه باغچه (Dolmabahçe Sarayı) که در روز اول بازدید بسته بود و چند روز بعد بازدید کردم . عکاسی از فضای داخلی کاخ ممنوع هست . بنابراین عکس ها از فضای بیرونی و حیاط کاخ است. توصیه میشه برای تمام قسمت ها و موزه های داخلی آن بلیط تهیه نمایید که ارزش دیدن را دارد.

..........

....

..........

. این کاخ زیبا نیاز به توضیح ندارد .داخل آن شامل بخش های رسمی و حرم و موزه نقاشی و ... است.

....


......

همان طور که گفتم عکاسی از داخل این کاخ ممنوع است . و بعد از این که من اولین عکس(از چهلچراغ ) رو گرفتم متوجه شدم و بعد هر چه جستجو کردم جایی ندیدم که نوشته باشه اگر به طور اتفاقی عکس گرفتید حتما پاک کنید ... و در موزه نقاشی هم تابلو زده بودند که گرفتن عکس از نقاشی ها ممنوع هست و باز چیزی در مورد ساختمانی که نقاشی ها در آن قرار گرفته اند گفته نشده بود ! بنابراین چند تا عکس بعدی رو هم گرفتم که صرفا بدونید محیط و فضای داخلی کاخ چه طور هست که البته دیدن کاخ از نزدیک چیز دیگه ای است.( سه تصویر بعد از چهلچراغ نقش و نگارهای سقف داخلی کاخ است )

در طول روز هنگامی که با کشتی به سوی جزایر پرنسس می رفتم شهر استانبول و تنگه بسفر را از سطح دریای مرمره دیدم . و خوب شب های استانبول هم زیباست . عملا امکان عکس گرفتن در آن تاریکی شب و روی کشتی که دایم تکان می خورد و یا در حال حرکت هست وجود ندارد . صرفا یه دید کلی از اینکه منظره شب روی کشتی چه طور هست.

یک اجرای کوتاه از رقص سماء و موسیقی محلی ترکیه (شب ترکی ) برای آشنایی کلی با فرهنگ این مرز و بوم جالب هست البته نباید انتظاری در حد رقص با چوب بامبو در سالن "سالومه" مالزی را داشت ولی در حد خودش مفرح بود.
این قسمت دیگه آخرین بخش سفرنامه من هست از استانبول . حدود یک دهم از عکس هایی که گرفتم را دیدید و همچنان جاهای دیدنی هست که فرصت رفتن نشد . خوشحالم که تونستم خاطره این سفر را هم با شما خواننده گرامی تقسیم کنم .
محسن - تیرماه 1394
.